1. مقدمه: وقتی عشق جای خود را به نفرت میدهد
1.1. تفاوت لحن فصل اول و دوم
فصل اول The Last of Us درباره «پیدا کردن چیزی برای جنگیدن» بود. اما فصل دوم درباره «از دست دادن همه چیز در راه جنگیدن» است. کریگ مازن (Craig Mazin) و نیل دراکمن (Neil Druckmann) در این فصل, مخاطب را به یک سفر روانی تاریک بردند. اگر در فصل اول با دیدن زرافهها لبخند میزدید, در این فصل با دیدن هر سایهای در جنگلهای سیاتل, نفستان حبس میشود. رنگبندی سریال از زرد و نارنجی گرم, به آبی سرد, خاکستری و قرمز (خون) تغییر کرده است.
1.2. آمار و ارقام: موفقیت در عین جنجال
طبق گزارش وارنر مدیا, اپیزود اول فصل دوم با 12 میلیون بیننده, رکورد تاریخ HBO را (بعد از گیم آف ترونز) جابجا کرد. اما نمرات کاربران در سایتهایی مثل IMDb نوسان عجیبی داشت. این نشان میدهد که داستان بازی Part II حتی در مدیوم تلویزیون هم تفرقهانگیز است. اما یک چیز قطعی است: هیچکس نمیتواند کیفیت ساخت این سریال را انکار کند.
2. کالبدشکافی اپیزود اول: شوک, انکار و خشم
2.1. خداحافظی با پدرو پاسکال
همه میدانستیم این لحظه میرسد, اما دیدن آن روی صفحه تلویزیون دردناکتر از فشردن دکمههای کنترلر بود. پدرو پاسکال در نقش جوئل میلر, با اینکه حضور کوتاهی در زمان حال داشت, اما سایهاش روی تمام فصل سنگینی میکرد. سریال هوشمندانه عمل کرد؛ به جای اینکه مرگ او را سریع نشان دهد, زمان زیادی را صرف نشان دادن رابطه ترمیمشده او با الی و آرامش شهر جکسون کرد. همین آرامش قبل از طوفان, ضربه نهایی (با چوب گلف) را مهلکتر کرد.
2.2. نقد کارگردانی صحنه "کلبه"
کارگردانی این سکانس شاهکار بود. دوربین به جای تمرکز بر خشونت عریان (Gore), روی چهرهی وحشتزده و التماسکننده الی (بلا رمزی) قفل شده بود. صدای ضربات, جیغهای خفهشده و سکوت ناگهانی, تاثیری گذاشت که تا آخرین اپیزود همراه بیننده باقی ماند. این صحنه کاتالیزوری بود که الی را از یک بازمانده, به یک شکارچی انتقامجو تبدیل کرد.
3. بازیگران: نبرد دو ملکه در ویرانهها
3.1. بلا رمزی: سقوط یک فرشته
بلا رمزی در فصل دوم دیگر آن دخترک حاضرجواب و بامزه فصل اول نیست. او نقش یک فرد مبتلا به PTSD (اختلال استرس پس از سانحه) را بازی میکند. لرزش دستهایش, نگاههای خیره و خالیاش و خشونتی که در مبارزات به خرج میدهد, ترسناک است. او توانست دردِ "از دست دادن هویت" را به زیبایی به تصویر بکشد. الی در این فصل, دشمن خودش است.
3.2. کیتلین دیور در نقش اَبی
بازی کردن نقش منفورترین شخصیت تاریخ, شجاعت میخواهد. کیتلین دیور (Kaitlyn Dever) با فیزیک بدنی متفاوت و بازی زیرپوستی, توانست بُعد انسانی به "اَبی" ببخشد. اپیزودهایی که فلشبک به گذشته اَبی و پدرش (جراح فایرفلای) میزدند, باعث شد مخاطب تلویزیونی (که تعصب گیمرها را ندارد) او را درک کند. رابطه خواهر-برادری او با "لِو" (Lev), قلب تپنده نیمه دوم سریال بود.
4. روایت و ساختار: وفاداری به بازی یا خیانت?
4.1. فلشبکهای طلایی
بهترین لحظات سریال, سکانسهای "موزه" و "تولد الی" بود. جایی که جوئل برای الی یک نوار کاست پیدا میکند و او را به فضا میبرد. این لحظات کوتاه شادی, کنتراست شدیدی با تاریکی زمان حال داشتند و یادآوری میکردند که چرا الی اینقدر عصبانی است: او فرصت بخشیدن جوئل را از دست داد.
4.2. ساختار دوگانه 3 روزه
سریال ساختار روایی بازی را حفظ کرد: 3 روز در سیاتل با الی, و سپس برگشت به عقب و 3 روز با اَبی. این ساختار در تلویزیون ریسک بود, چون ممکن بود مخاطب در نیمه فصل خسته شود. اما تدوینگران با کوتاه کردن بخشهای گیمپلی و تمرکز بر درام, ریتم را حفظ کردند. ما دیدیم که هر بار الی یک نفر از دوستان اَبی را میکشت, اَبی در خط زمانی خودش چقدر نگران آن دوست بود. این تکنیک "پرسپکتیو", قضاوت را برای بیننده غیرممکن کرد.
5. تحلیل فنی و وحشت: بازگشت کابوسها
5.1. صدای وحشت در جنگل
صداگذاری (Sound Design) در این فصل نقش اول را داشت. صدای سوت زدنهای گروه "Seraphites" (اسکارها) در جنگلهای بارانی و مه آلود, مو به تن آدم سیخ میکرد. کلیکرها (Clickers) هنوز ترسناک بودند, اما "استالکرها" (Stalkers) که در سکوت کمین میکردند, وحشت جدیدی به سریال اضافه کردند.
5.2. سکانس Rat King
اوج هنر تیم جلوههای ویژه, اپیزود "بیمارستان" بود. رویارویی اَبی با Rat King (شاه موشها) - تودهای عظیم از چندین مبتلا - ترکیبی از گریم واقعی و CGI بود. این سکانس یکی از نفسگیرترین و مشمئزکنندهترین سکانسهای تاریخ تلویزیون بود که نشان داد بودجه HBO کجا خرج شده است.
6. پایانبندی فصل دوم: کلیفهنگر در تئاتر
6.1. چرا سریال اینجا تمام شد?
فصل دوم با نبرد خونین در تئاتر به پایان رسید. جایی که اَبی, جسی را میکشد و تامی را زخمی میکند و سپس سراغ الی میرود. تصویر سیاه میشود و فصل تمام میشود. این تصمیم هوشمندانه بود. داستان بازی Part II بسیار طولانی است و اگر میخواستند همه را در یک فصل جا دهند, عجولانه میشد. این پایانبندی (Cliffhanger), عطش برای فصل سوم را به اوج رساند.
7. پیشنمایش فصل سوم: آنچه در انتظار ماست
7.1. مزرعه و سانتا باربارا
در فصل سوم, ما شاهد پیامدهای روانی این خشونت خواهیم بود. الی سعی میکند زندگی آرامی در مزرعه داشته باشد, اما کابوسها رهایش نمیکنند. بخش نهایی داستان در "سانتا باربارا" و درگیری با گروه بردهدار Rattlers رخ خواهد داد. انتظار میرود فصل سوم کوتاهتر (شاید 6 تا 7 قسمت) اما بسیار متمرکزتر باشد.
7.2. تاریخ پخش احتمالی
با توجه به اعتصابات احتمالی و پروسه طولانی پستولید, تحلیلگران تکین پلاس پیشبینی میکنند که فصل سوم تا اوایل سال 2027 پخش نخواهد شد. ناتیداگ و HBO نمیخواهند کیفیت را فدای سرعت کنند.
8. جمعبندی و امتیاز نهایی تکین پلاس
فصل دوم The Last of Us, سریالی نبود که "دوستش داشته باشید", سریالی بود که باید آن را "تجربه میکردید". این اثر فراتر از یک اقتباس ویدیو گیمی رفت و به یک مطالعه عمیق در باب خشم, انتقام و بخشش تبدیل شد. بازیگران, موسیقی متن گوستاوو سانتائولایا و کارگردانی هنری, همه در اوج بودند.
اگر توانستید با مرگ جوئل کنار بیایید و داستان را از زاویه دید اَبی هم ببینید, این فصل یک شاهکار بود. اما اگر نتوانستید, احتمالاً این پایان راه شما با دنیای لست آف آس بوده است.
- نکات مثبت: اجرای اسکاری بلا رمزی و کیتلین دیور, جلوههای ویژه خیرهکننده, وفاداری به تمهای تاریک بازی.
- نکات منفی: ریتم کند در برخی اپیزودهای میانی, پایانبندی ناگهانی (برای کسانی که بازی را نکردهاند).
- امتیاز تکین پلاس: 9.5/10
